۱- میدانیم بسیاری از طرحهایی که در فرش ایرانی وجود دارد، در حقیقت تجلی باغ ایرانی است.
۲- از طرف دیگر، میدانیم که خیلی از کشورها در این اندیشه هستند که طرح و نقشه فرش ایرانی را کپی کنند و به نام خودشان ثبت کنند و بفروشند.
۳- از سوی دیگر ما هر ساله در روستاهای اطراف کاشان، مراسم گلابگیری را داریم که البته لازمهی آن چیدن گلهایی است که قبلا کاشته شدهاند. از قضا همین کاشان، فرشهای نفیسی هم میبافد و جالب اینکه در خبرها آمده بود، چین فرشهایش را به نام فرش کاشان میفروشد.
حالا ایدهی من این است که در بهارهایی که پیش رو داریم، در روستاهای کاشان که گل خوشبو میروید، فرشی از گلهای رنگارنگ و در وسعت یک باغ ایرانی و با طرح باغ ایرانی درست کنیم. در نتیجه فرشی خواهیم داشت با بوی بهشت و گفتیم که باغ ایرانی خود تجلی بهشت است.
حالا خودتان حدس بزنید که با این کار چگونه فرش ایرانی و باغ ایرانی و گلهای ایرانی و بخشی از آداب و رسوم ایرانی را به دنیا معرفی خواهیم کرد. و خودتان حدس بزنید که از لحاظ گردشگری چه اتفاقی میافتد. و البته خودتان مدهوش بشوید از این همه زیبایی و بوی گل.
دیدگاهها
من این مطلب رو در مورد هند شنیده بودم که فرشی با نام ایندیا کاشان به کشورهای دیگر می فروشد.
برام خیلی عجیبه که صنف فرش بافان یا فرش فروشان که هر دو در فروش بیشتر فرشهایشان سود بیشتری می کنند ولی هیچ اقدامی برای تبلیغات و شناساندن بیشتر فرشهای ایرانی نمی کنند در صورتی که این زمان با چندین سال پیش فرق زیادی کرده و کشورهایی مثل هند، چین و حتی پاکستان و افغانستان ممکن است که از این مسئله کم کاری مسئولین ما سوء استفاده کنند و جای بازار فرش ما را در جهان پر کنند که الان هم چنین اتفاقی افتاده است!
در مورد زعفران هم من شنیده ام که قبلا ایران زعفران را صادر می کرد و پیاز آن را به کشورهای دیگر نمی داد اما الان افغانی ها که از کشور ماخارج می شدند هر کدام ۱۰ – ۲۰ کیلو از این پیاز را از کشور خارج کرده اند و الان افغانستان در صادرات زغفران با کشور ما رقابت می کند!!
متاسفانه مسئله فقط توریسم و تبلیغات و فرش و زعفران نیست!!!!!
چه بگویم که نگفتم از گفتم بهتر است.
به نظر شما چرا به هر چه می نگریم جز حسرت نصیبمان نمی شود؟
حتی اگر در خوشبینانه ترین حالت بنگریم!
زنده باد شما و عطر و بوی ایدههاتون
……………………………………………………………………………………………………..
جواب: سلام. سپاس از شما.