سفرنامه برزیل

در مورد برزیل در این چند وقت چند متن نوشته‌ام. اما این یکی سفرنامه است. برای این‌که می‌دانستم دوستان بسیاری هستند که قبلا مطالب مربوط به برزیل را خوانده‌اند، کوشش کرده‌ام که در این سفرنامه مطلب تکراری ننویسم.

سعی می‌کنم به یاد بیاورم قبل از رفتن به سفر برزیل، چه چیزی از این کشور می‌دانستم. احتمالا می‌دانستم که پایتختش «برزیلیا»ست و شهری دارد به نام «ریو دو ژانیرو» که عکس‌های مجسمه‌ مسیحش را بارها دیده بودم. یادم می‌آید فیلمی هم به نام «شهر خدا» درباره این کشور تماشا کرده بودم، فیلم جالب و هیجان‌انگیزی بود. حتی می‌دانستم که قهوه‌ی برزیلی معروف است. نمونه‌ای از رقص سامبای برزیلی را نیز در سفری که در سال ۲۰۰۲ به سوئیس داشتم، دیده بودم. از برنامه‌های «راز بقا»ی تلویزیون هم بارها نام جنگل‌های آمازون به گوشم خورده بود.
و در مورد فوتبال، باید بگویم که خاطره فوتبال برزیل را از زمانی که بچه‌ای هفت هشت ساله بودم در ذهن دارم. به غیر از نام‌های آشنای پله و زیکو و دکتر سوکراتس که اسطوره‌های فوتبال دهه‌های پیش‌ بودند، یادم هست که آن ‌زمان‌ها یک نوع کارت‌های بازی وجود داشت که اطلاعات تیم ملی فوتبال کشورهای مختلفی را که به جام جهانی رسیده بودند، در خود داشت. آرزوی هر یک از ما بچه‌ها که به بازی با این نوع کارت‌ها علاقه نشان می‌دادیم این بود که کارت کشورهای آلمان و ایتالیا و آرژانتین و برزیل را که بیش‌ترین گل زده و بیش‌ترین حضور در جام جهانی را داشتند، در دست داشته باشیم تا با آن‌ها بتوانیم برنده بازی باشیم. در این میان کسی که دارنده کارت برزیل بود، بیش‌تر افتخار می‌کرد و از پیش، خودش را برنده بازی می‌دانست. اما همین آقای برنده، موقعی که در برابر کارت «کامرون» که کمترین گل خورده‌ را داشت، قرار می‌گرفت، به خود می‌لرزید. چرا که ممکن بود به جای این‌که از بیش‌ترین گل زده بپرسند، کمترین گل خورده مورد سوال باشد.
این تضاد، حالا که برزیل را دیده‌ام برایم معنی خاصی پیدا کرده است.

ما یک گروه ۱۸ نفری بودیم  که تنها از سه شهر «سائوپائولو»، «ایگو‌آسو» و «ریو دو ژانیرو» دیدار کردیم. بنابراین تنها بخش بسیار اندکی از شگفتی‌های طبیعی و فرهنگی این بزرگترین کشور منطقه استوایی را درک کردیم، اندکی که خود بسیار بود.
سفر ما به برزیل دقیقا بعد از اتمام فصل پرمسافر (نمی‌توان گفت که فصل کم‌مسافر آغاز شده بود، چرا که low season برزیل از ماه می تا سپتامبر است)، در اوایل بهار خودمان و پاییز برزیل آغاز شد و ۱۱ روز به طول انجامید. برای اطلاع بد نیست بدانیم که High season یا همان فصل پرمسافر برزیل، از دسامبر تا مارچ (تقریبا معادل با فصل زمستان ایران و تابستان برزیل) است. در این زمان هم گردشگران خارجی بسیاری به این کشور وارد می‌شوند و هم خود برزیلی‌ها در این ایام در کشورشان سفر می‌کنند (تعطیلات مدارس از نیمه‌های دسامبر شروع می‌شود و تا وقت کارناول‌ که معمولا در فوریه است، ادامه دارد).

گروه ما در قالب یک تور، در تاریخ ۲۹ اسفند سال ۱۳۸۷ و در ساعت ۱۹:۰۰ به وقت برزیل، به شهر سائوپائولو وارد شد (اختلاف ساعت برزیل با ایران قبل از تغییر ساعت  ۶:۳۰ و بعد از آن، ۷:۳۰ است).
در فرودگاه بخشی از دلارهایی را که به همراه داشتیم به واحد پول برزیل، REAL تبدیل کردیم. ارزش REAL تقریبا نصف دلار است، به این معنی که هر ۲ رئال برابر با ۱ دلار است. اگرچه هزینه‌ها در برزیل از آمریکای شمالی و بخش‌هایی از اروپا ارزان‌تر است، اما هم‌چنان که بزرگترین کشور آمریکای جنوبی به شمار می‌رود، گرانترین آن‌ها هم هست.
حتما متوجه شباهت بین رئال و ریال خودمان شده‌اید و این مربوط می‌شود به داستان ریال. در واقع «ریال» از واژه اسپانیایی REAL گرفته شده که نام سکه نقره‌ای رایج در آن سرزمین بود و به معنی «شاهی» است. این سکه از سال ۱۴۹۷ م. تا ۱۸۷۰ م. در مستعمرات اسپانیا و نیز آمریکای جنوبی ضرب می‌شد. در سال ۱۵۱۵ م. (۹۲۰ ه. ق.) پرتغالی‌ها، به فرماندهی آلبو کرک، جزیرۀ هرمز در خلیج فارس را تصاحب کردند. بار دیگر که هرمز به ایران پیوست و شاه عباس آن را از چنگ پرتغالی‌ها در آورد، پرتغال جزء متصرفات اسپانیا شد و هنگامی که ایران با اسپانیا آغاز به داد و ستد کرد، ریال اسپانیایی در ایران شناخته شد و هنوز واحد پول رایج در کشورمان است.

بعد از اجرای تشریفات گمرکی و خروج از فرودگاه سائوپائولو، با همراهی راهنمای محلی که به استقبالمان آمده بود، سوار بر اتوبوسی شدیم که ما را به هتل محل اقامت انتقال می‌داد.
برنامه‌های گردشی ما از روز بعد آغاز شد. اما کمی درباره‌ی سائوپائولو:
نمی‌توان در مورد سائوپائو لب به سخن گشود و از صفت تفضیلی استفاده نکرد. بزرگترین شهر صنعتی برزیل، بیشترین جمعیت با انواع مختلف نژادها را داراست. در این شهر از ژاپنی گرفته تا لبنانی و سوریه‌ای و ارمنی و اروپایی با هم زندگی می‌کنند. سائوپائولو همان‌طور که پرترددترین بندر برزیل است، بهترین موزه‌ها هم را در خود جای داده است، و از طرفی بیشترین محله‌های فقیرنشین هم در همین شهر پراکنده‌اند.

هنگامی که برنامه گشت ما برای دیدار از جاذبه‌‌های سائوپائولو آغاز شد، خیلی زود طعم عدم امنیت، ترافیک و فاصله شدید طبقاتی حاکم بر این شهر را احساس کردیم. راهنمای محلی خیلی مراقب بود که جیب‌بر‌های احتمالی در مواقعی که برای دیدار سایت‌ها، خارج از اتوبوس بودیم، به ما نزدیک نشوند. آن‌قدر عدم امنیت وجود داشت که در بخشی از نقاط شهر، ساختمان‌های اداری و اماکن فرهنگی از قبیل سینما‌ها تخلیه شده بودند و به جای دیگری انتقال پیدا کرده بودند.
در مسیر، متوجه افراد فقیر و محله‌های فقیرنشین شدیم که تقریبا در همه‌ی نقاط شهر پراکنده بودند و راهنمای ما سعی داشت که این موضوع را به عنوان یک معضل بزرگ کشور برزیل معرفی کند.
دیدار ما از قلب شهر، یعنی بخش praca da se با نام ادبی «میدان کلیسای جامع» و اطراف آن بود. از کلیسای جامع زیبای آن با سبک معماری باروک بازدید کردیم و همچنین به موزه آمریکای لاتین رفتیم. در نزدیکی درب ورودی این موزه، مجسمه‌ای از نیم‌تنه سیمون بولیوار، فرمانده انقلابی و سیاستمدار ونزوئلایی وجود داشت. در داخل موزه صنایع دستی، آلات موسیقی و پوشاک مردم کشورهای آمریکای لاتین به نمایش در آمده بود. عکس‌های چه‌گوارا و فیدل کاسترو نیز بر دیوار موزه خودنمایی می‌کرد.
ما همچنین از پارک بزرگ داخل شهر که محلی برای ورزش شهروندان سائوپائولو بود، بازدید کوتاهی انجام دادیم.
بعد از گشت نیم روزی و در بعد از ظهر همان روز که با چند تن از مسافران برای قدم زدن به اطراف هتل رفته بودیم، متوجه اتومبیل‌هایی به رنگ زرد شدم که بی‌شباهت به زره‌پوش‌های جنگی نبودند. به زودی دانستم که این اتومبیل‌ها، پول‌های بانک‌ها را جابه‌جا می‌کنند و پلیس‌های مسلحی که در هنگام انتقال پول، نزدیک درب بانک می‌ایستند، انگشتشان بر روی ماشه و هر آن آماده‌ی شلیک است.

روز سومی که در برزیل بودیم، مراسم سال نو را به همراه تمام ایرانی‌هایی که در آن هتل بودند و تعدادشان به ۴۵ نفر می‌رسید، در ساعت ۸:۴۳ صبح به وقت برزیل و در محل صرف صبحانه برگزار کردیم. هنگام خواندن دعای تحویل سال و شادباش گفتن‌ها و روبوسی‌های معمول، کارکنان هتل و مهمانانی که از کشورهای دیگر در هتل حضور داشتند، با تعجب به ما نگاه می‌کردند. یکی از مسافران ما به تمام آن‌ها شیرینی تعارف کرد و برایشان توضیح داد که سال نوی ایرانی، آغاز شده است.
بعد از ترک «سائوپائولو» به «ایگو‌اسو» رفتیم. ایگوآسو در استان PARANA واقع شده و با کشورهای پاراگوئه و آرژانتین هم‌مرز است. این شهر را به خاطر آبشارهایش و با نام
FOZ DO IGUACU می‌شناسند. وجود ۲۷۵ آبشار منحصر به فرد که در پهنایی معادل ۳ کیلومتر و ارتفاعی برابر با ۸۰ متر در چشم‌اندازی باورنکردنی به نمایش درآمده‌اند، باعث شده تا مجموعه این آبشارها از «ویکتوریا» وسیع‌تر و از «نیاگارا» بلندتر و از هر آبشار دیگری در دنیا زیباتر باشند.
هزارها سال قبل از این‌که این آبشارها توسط اروپائیان کشف شود، این منطقه مکان مقدس به خاک‌سپاری برای بومی‌هایی بود که به صورت قبیله‌‌ای در این اطراف زندگی می‌کردند. آبشارها در سال ۱۵۴۱ میلادی توسط Don Alvaro Nunez  کشف شد و با این‌که او نام
Saltos Do Santa Maria را بر روی آن‌ها نهاد، اما روح قبیله حافظ نام شد و واژه «ایگوآسو» به معنای «آب‌های بزرگ» تا همین امروز باقی ماند.
آبشارهای ایگوآسو به عنوان میراث طبیعی در سال ۱۹۸۶ به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد. این آبشارها به صورت غیر مساوی در دو کشور آرژانتین و برزیل وسعت یافته‌اند و از این میان، آرژانتین سهم بیش‌تری را به خود اختصاص داده است. اما در هر دو کشور، پارک‌های ملی با درختان انبوه و حیات وحش کم‌نظیر، در اطراف آبشارها دیده می‌شوند که فرصت اجرای برنامه‌های طبیعت‌گردی و ماجراجویانه را برای گردشگران فراهم می‌کنند. به همین خاطر، دیدار از آبشارها، صخره‌نوردی، قایق سواری در امواج خروشان، پیاده‌روی در جنگل و … در برنامه‌ریزی تورها گنجانده می‌شود.
ما، هم فرصت این را یافتیم که دل به آب بسپاریم و با قایق به زیر چند تایی از این آبشارها برویم و لطافت و هیجان آب‌های بزرگ را تجربه کنیم، و هم از باغ پرندگان ایگوآسو و گونه‌های بسیار زیبای طوطی و توکانو و … بازدید کنیم.
هنگامی که بعد از صرف نهار، قدم زنان به آبشارها نزدیک شدیم و خود را در میان منظره‌ای یافتیم که آسمانش به غایت آبی بود و آبشارهایش به غایت سفید و تنها صدای حاکم بر محیط، غرّش هیجان‌انگیز آب بود. ناخود‌آگاه در خشکی، احساس تر شدن کردیم و من دانستم که در این لحظه، هر کسی تنها، آرام و زیبا در دلش مهربان است و خود را خوشبخت احساس می‌کند.
این هیجان دیدار و روبوسی با آبشارها را با نگاهی به آن‌ها از بالا و سوار بر هلیکوپتر، به نهایت رساندیم و دیدیم که چه زیباست این چگالی نفس‌گیر عشقبازی جنگل و آب.

ایگوآسو معروفیتی دیگر هم دارد و آن به خاطر سدّ ITAIPU است که بزرگترین سد هیدروالکتریک دنیاست. این سد ۸ کیلومتر طول دارد و ۶۵ طبقه بلندایش است و با این عظمتی که دارد، ۲۲ درصد انرژی مصرفی برزیل و ۹۰ درصد انرژی مصرفی پاراگوئه را تامین می‌کند.
بنابراین در این شهر هم یکی از عجایب طبیعت و هم یکی از عجایب ساخته دست بشر دیده می‌شوند، ولی این نکته هم نباید فراموش شود، ساخت این سدّ، رخسار جنوب برزیل را برای همیشه تغییر داده است و این نکته‌ای است که دوستداران محیط زیست با آن به راحتی کنار نمی‌آیند.

ایگوآسو و خاطره به یاد ماندنی‌اش را برای درک تجربه‌ای که در «ریو دو ژانیرو» منتظرمان بود، ترک کردیم. هنگامی که هواپیما برای نشستن در باند فرودگاه این شهر بنا نهاده شده بر کرانه‌ی اقیانوس اطلس (آتلانتیک)، آماده می‌شد، دیدم که چقدر سبز است و باورم شد که همان است که بلندی‌های کله‌قندی‌اش‌ را قبلا در عکس‌ها دیده بودم.
در فرودگاه حدود یک ساعت معطل شدیم تا چمدان‌هایمان را تحویل بگیریم. دلیلش را که پرسیدم، جواب دادند که پلیس فدرال در حال بازرسی چمدان‌هاست. به هر حال فرودگاه را ترک کردیم که به سمت هتل برویم و در مسیر، قبل از هر چیز و بیش از هر چیز، زاغه‌ها و زاغه‌نشین‌ها را دیدیم. زاغه‌نشین‌هایی که هم جیب‌برهای ریو از دل آن بیرون می‌آیند و هم فوتبالیست‌های نام‌اور برزیلی که نامشان را شنیده‌ایم.

در پشت بام هتلی که در ساحل Copacabana، یکی از بهترین ساحل‌های ریو قرار داشت پذیرش شدیم و در همان لحظات اول شور زندگی را در چشم‌انداز گسترده‌ای که در پیش رویمان قرار داشت، حس کردیم.
وقتی نام «ریو دو ژانیرو» را می‌شنویم، همه به شهری به این نام می‌اندیشیم، در حالی که استانی هم به این نام در برزیل وجود دارد، چنان‌که آمازون هم علاوه بر منطقه جنگل‌های انبوه، نام بزرگترین استان برزیل است.
ریو همان شهری است که یکی از بزرگترین جشن‌های دنیا با تمام رنگارنگی و شادمانی‌های پرسر و صدای لذت‌جویانه‌‌اش در آن برگزار می‌شود. کارناول ریو هر ساله در مدت پنج روز در اواخر ماه فوریه و یا اوایل مارس، از جمعه تا سه‌شنبه و پیش از چهارشنبه خاکستر (اولین روز از ایام روزه‌ی مسیحیان) برگزار می‌شود.

در همان روز ورود به ریو و هنگامی که برای قدم زدن به ساحل رفته بودم، متوجه صدها تیر و توری شدم که برای فوتبال و والیبال ساحلی کودکان و نوجوانان (دختر و پسر)، تعبیه شده است. همچنین مسیری برای پیاده‌روی، دویدن و اسکیت در کنار ساحل وجود داشت و این همه باعث شده بود که به هر طرف که می‌نگریستم، مردمانی را می‌دیدم که در حال ورزش بودند. گویی ریو شهر برگزاری المپیک ورزش‌های همگانی بود.
موضوع جالب دیگری برایم جلب توجه کرد و آن این‌که در هتل شهرهای قبلی، اینترنت Wireless رایگان در لابی و اتاق هتل‌ها داشتیم، ولی اینترنت در هتل شهر ریو، روزانه ۲۵ دلار آمریکا هزینه داشت. با این حال فقط کافی بود چند قدم از هتل بیرون بیاییم تا از اینترنت رایگانی که همه‌ی ساحل ریو را پوشش می‌داد، برخوردار شویم. گویا شهرداری ریو برای آشنایی مردم با IT این خدمات را ارائه می‌داد. و این‌گونه بود که مردم در دکه‌های کنار خیابان می‌نشستند و قهوه اسپرسو و آب نارگیل می‌نوشیدند و با لپ‌تاپ شخصی‌اشان به اینترنت متصل می‌شدند و در یک زمان هم از جنب و جوش مردم اطراف لذت می‌بردند و هم از احوال مکان‌های دیگر دنیا باخبر.
ریو به اندازه مشهد، کبوتر دارد که نه در حرم، بلکه در حریم دریا، از روی زمین دانه برمی‌چیدند و کسی آزارشان نمی‌کرد. بچه‌های برزیلی را دیدم که دقایق طولانی با توپ روپایی می‌زدند، بدون آن‌که توپ را به زمین بیاندازند. شماره بیشتر پیراهن‌هایی که پوشیده بودند، شماره ۱۰ بود.

در ساحل Copacabana بازارچه شبانه‌ای از ساعت ۱۸ شروع می‌شد و تا ساعت ۲۴ برپا بود. در آن صنایع دستی، تی‌شرت‌ و لباس‌های ارزان و ‌بیش‌تر اجناسی که گردشگران تمایل به خریدشان به عنوان سوغاتی دارند، فروخته می‌شد. بیش‌تر مشتریان این بازار، گردشگرانی بودند که در هتل‌های متعدد رو به ساحل مستقر بودند.

در گشت‌هایی که در شهر ریو داشتیم، سوار بر تلکابین Sugar Loaf شدیم و از Sambodromo (محل برگزاری کارناول و رقص سامبا)، یک کلیسای جامع که در ۳ دهه گذشته به سبک مدرن ساخته شده بود و همچنین استادیوم »ماراکانا» که بزرگترین استادیوم جهان با ظرفیت ۱۲۰۰۰۰ نفر است، دیدن کردیم.
وقتی به استادیوم رسیدیم، راهنما علاقه‌ی وافری برای ارائه اطلاعات نشان داد و گفت که مجسمه‌ مردی که در جلوی درب ورودی استادیوم قرار دارد و توپی را در یک دستش نگه داشته و جام را با دست دیگر بر بالای سر برده، Bellini کاپیتان سال‌های ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۲ تیم ملی فوتبال برزیل است. او برایمان گفت که استادیوم ماراکانا را برای بازی‌های جام جهانی ۱۹۵۰ ساختند و ادامه داد که در یک بازی در سال ۱۹۶۹، ۱۸۸۰۰۰ نفر پول بلیط پرداخت کردند و به این استادیم وارد شدند و این یعنی رکورد بیش‌ترین تعداد تماشاگر در این استادیوم تا به امروز.
قرار است فینال بازی‌های جام جهانی ۲۰۱۴ در همین استادیوم برگزار شود و این موضوعی است که بر سردر ورودی استادویم نوشته‌اند.

یکی از مناطق ریو دو ژانیرو، Ipanema است که به خاطر ساحل و به عنوان یکی از مراکز خرید شهرت دارد. اما این نام به گونه‌ای با موسیقی برزیل آمیخته شده است. در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نوعی موسیقی به نام «بوسانوا» در سواحل ریو دو ژانیرو شکل گرفت و نوازندگانی همچون «استن گتز» این نوع از موسیقی را در دنیا مطرح ساختند. و در این میان آهنگ «دختری از ایپانما» ساخته «آنتونیو کارلوس ژوبیم» معروف‌ترین بوسانوای برزیلی است که به آهنگی استاندارد تبدیل شده است.

در روز بعد، تور جزیره داشتیم. به یکی از جزایر اطراف ریو رفتیم و بعد از این‌که حدود یک ساعت در دریا با قایق طی مسیر کردیم، به جزیره‌ای رسیدیم که صاحبانش یک زوج پیر ایتالیایی بودند و در آن‌‌جا با میوه و غذا و موسیقی از گردشگران پذیرایی می‌کردند. تجربه دلپذیری بود.

نماد شهر ریو دو ژانیرو، مجسمه‌ی مسیح است که بر فراز شهر و بر بالای کوه Corcovado، با آغوش باز به نظاره ایستاده است. این مجسمه در سال‌های ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۱ میلادی با حمایت کلیسای کاتولیک ساخته شد. جنس آن از سیمان است که روپوشی از سنگ صابون دارد. مجسمه ۳۰ متر ارتفاع دارد که با احتساب پایه، ۳۸ متر می‌شود. صورتش رو به شرق و اورشلیم است. در بیش‌تر اوقات روز و شب، هاله‌ای از مه در اطرافش دیده می‌شود.
شب هنگام که نورافکن‌ها، این مجسمه‌ی سفید را در میان آسمان تاریک روشن می‌کنند، حس غریب لطیفی در دل ایجاد می‌شود و ناخودآگاه بر بیداری خدا در هنگام خواب انسان، تاکید می‌کند.
مسافری که در شب آخر نگاهش را برای لحظاتی به این منظره عادت می‌دهد، خاطره‌ی ریو و برزیل را دیگر فراموش نخواهد کرد.

آرش نورآقایی

دیدگاه‌ها

  1. سمیرا یحیایی

    سلام آرش عزیز از سفرنامه ات که انقدر تصویر های خوب داشت که من رو یاد سعادت نامه می انداخت متشکرم . سال نو ات هم مبارک امیدوارم امسال دیگه سر درد نگیری و باز هم بتونی به این جهان بگی که تو می بینیش چون ما که همش تو این شهر کار و حرص روانیم تو برو سفر بیا برای ما اهل گل و دل ماجرا تعریف کن. مرسی

  2. غریبه آشنا

    با سلام و خسته نباشید
    سفر بهتون خیلی فکر کنم خوش گذشته با این تعاریفی که از طبیعت و زیبایی برزیل کردید.
    برام جالب بود واحد پول برزیل و مقایسه اش با دلار. واحد پول ایران است که از همه جا بی ارزش تر و بهایی ندارد که جای تاسف دارد.
    یک سوال برام پیش اومده مگه شما خودتان راهنما نیستین؟! پس چرا برزیل راهنمای دیگری شما و مسافران را، راهنمای میکرده؟؟؟
    پلیس‌های مسحلی که در هنگام انتقال پول، نزدیک درب بانک می‌ایستند، انگشتشان بر روی ماشه و هر آن آماده‌ی شلیک است.(شرمنده فکر کنم به جای پلیس های مسحلی باید بنویسید پلیس های مسلحی) اشتباه تایپی داشتید

    موفق و موید باشید

  3. cydar

    …………نمیدانم ما مردم تا کی میخواهیم ادای آدمهای روشنفکر و متفکر رو در بیاوریم؟؟؟؟؟؟
    اصلا این اداها جذاب نیستند.
    مطمئنا همه متوجه میشوند (پلیس های مسحلی)اشتباه تایپی بوده.
    بی شک نویسنده وظیفه ای نداشته در قبال اطلاعاتی که پیشکش کرده و تجربیاتی که در اختیار گذاشته ضمنا در آزمون املاء هم شرکت نکرده!
    یاد بگیریم سپاس و قدر دانی را به جای خرده گیری های بیمورد.

  4. *

    با سلام.
    امیدوارم تجربه هایی به این زیبایی و یا بهتر از این رو در سفرهای آتی تون داشته باشید.
    با آرزوی سلامتی و موفقیت

  5. علی میرفتاح

    سلام آرش جان خسته نباشی

    اینقدر سفرنامت قشنگ و جذاب بود که امیدوارم همیشه سفرای خوب بری تا باز هم سفرنامه های اینچنینی بنویسی .

    برات آرزوی موفقیت میکنم و سالی پر سفر

  6. زهره

    سلام آرش.خوب می گردید ها . سفرنامه ات خوب بود . فقط راز و بقا رو درست کن و بنویس راز بقا .با تشکر.خوش باشی.موفق باشی.

  7. sadi khodaee

    اگه اشتباه نکنم، فکر کنم شما رو همراه خانواد تو riosul دیدم!! چه جالب، الان دارم وبلاگتون رو می‌خونم !! (یه ایرانی‌ ساکن rio)!!

  8. امير

    با سلام
    ضمن عرض تشکر وسپاس از ارائه مطالب مفید بنده در ۱۵ /۸۸۱۱/ بهمن یعنی زمان کارناوال عازم برزیل میباشم کمی اطلاعات ریزتر می خواستم ایا چطور می توانم با شما تماس بگیرم.

  9. بهار

    سلام، من و همسرم قراره امسال عید با تور بریم برزیل.خیلی از ناامنی برزیل شنیدم!راستش یه کم ترسیدیم و از اونجایی که روحیه ماجراجویانه ای داریم.میخواستم ببینم یعنی اونجا اونقدر نا امنه که ما نمی تونیم تنهایی بریم گشت و گذار؟حتما باید تمام روز رو با تور باشیم؟؟
    ……………………….
    جواب: برید و نترسید. اما مراقب هم باشید.

  10. میثم

    سلام آرش جان

    ممنون از اطلاعاتی که در اختیارمون قرار دادی
    راستش من هفته آینده عازم برزیل هستم و منتها با تور نمیرم، می خواستم در صورت امکان چندتایی سوال فنی ازتون بپرسم
    ۱ آیا هتل های ارزون قیمت هم در سائو و ریو پیدا میشه؟؟؟؟
    ۲ آیا از سائو به ایگوآسو و همینطور از سائو به ریو میتونم زمینی برم؟؟
    ۳ هزینه های تردد در داخل شهر ارزونه؟؟ مثلا اونا هم مترو و اتوبوس دارن دیگه؟؟
    ۴ آیا کسی رو میشناسید که ایرانی باشه و در برزیل بتونه یک کم اونجا کمکمون کنه؟؟؟یا کلا شرکت یا رستوران ایرانی؟؟؟

    بی نهایت ازتون ممنونم
    یا حق
    ………………………………………………………
    جواب: جواب این سوال‌ها ساده نیست. من می‌تونم کتاب “برزیل” از انتشارات LONELY PLANET خودم رو به شما قرض بدم. و می‌تونیم تلفنی حرف بزنیم.

  11. فرحناز خليلي

    ۲ آیا از ۴ آیا کسی رو میشناسید که ایرانی باشه و در برزیل بتونه یک کم اونجا کمکمون کنه؟؟؟یا کلا شرکت یا رستوران ایرانی؟؟؟

    بسائو به ایگوآسو و همینطور از سائو به ریو میتونم زمینی یا با تیرن برم؟؟
    ایا به ارزانتین هم سفر کردی از جاهای توریستیش اطلاعی داری/؟
    …………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. در برزیل آدم ایرانی نمی‌شناسم. زمینی سفر کردن در برزیل را تجربه نکرده‌ام. به آرژانتین هم نرفتم. اما می‌تونید با دوست بنده، محمد حسین یزدانی ۰۱۲۲۷۲۶۲۵۲ تماس بگیرید. ایشان به آرژانتین سفر کرده‌اند.

  12. علی علائی

    سلام
    من الان در کشور برزیل هستم(حدود ۱۰۰ روز).اینجا کشور بسیار جالب و متفاوتی هست!
    (همانطور که آقا آرش گفتن ).با اجازه به چند تا سوال جواب میدم
    فاصله ایگیاسو با سائو خیلی زیاده و باید هوائی برید.سائو به ریو زمینی میشه رفت.
    امنیت اینجا اونقدر هم بد نیست فقط باید مواظب جیب برها باشید و چیزی که جلب توجه اونا رو بکنه با خودتون نداشته باشید(زیور آلات-کیف دستی و …)
    اینجا رستوران ایرانی نداره اما مک دونالد و KFC داره.رستوراناش خوبن و قیمت غذا تقریبا مناسبه.
    مترو و اتوبوس دارن ولی توصیه نمیکنم چون اینجا فقط پرتغالی صحبت میکنن و تقریبا به جز تعداد کمی انگلیسی بلد نیستن و احتمال گم شدن و خطر جیب بر زیاده.کرایه تاکسی نسبت به ایران گرونتره ولی قابل تحمله(مثلا کرایه
    در بستی ۱ روز کامل تاکسی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ رئال میشه)
    در صورت نیاز به راهنمائی بیشتر بهم ایمیل بزنید
    DR_ALAEE_DVM@YAHOO.COM
    …………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از اطلاعاتی که ارائه کردید.

  13. hosein

    سلام خیلی ممنون از سفرنامه جامع که در اختیار گذاشتین.
    میخواستم ببینم میتونین اطلاعاتی در رابطه با دانشگاه یا کالج های برزیل در اختیارم قرار بدین یا راهنمایی در گرفتن اقامت و تحصیل
    ………………………………………………………………
    جواب: سلام. متاسفانه هیچ اطلاعاتی در این زمینه ندارم.

  14. پیمان

    سلام
    من هم میخواستم یه لیدر تور بشم . چه کاری باید انجام بدم یا بهتر هست بپرسم شما چه جور شروع کردین و چه راهیی رو رفتین؟
    lممنون میشم برام میل بفرمائید
    …………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. به یک موسسه آموزش راهنمایان گردشگری تشریف ببرید و ثبت نام کنید.

  15. مهرداد

    سلام آرش جان
    من مدرس هستم و به دنبال اطلاعاتی از برزیل بودم و مخصوصا واحد پول آنجا.
    چه زیبا توضیح داده بودی، ای ول.
    واقعا ممنون.
    …………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. قابلی نداره. موفق باشید.

  16. مهشاد

    سلام ببخشید من می خواستم قوانین اقامت در برزیل رو بدونم
    بعد شهر برزیلیا برای اقامت خوبه؟
    من خیلی وقته دنبال اطلاعات کاملی در باره ی برزیل میگردم
    اگه میشه تلفنتون رو بدید من رو یکم راهنمایی کنید
    مسئله مسئله ی آینده ی۴تا دختره
    تو رو خدا کمکمون کنید.
    ………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. در این زمینه که فرمودید بنده اطلاعاتی ندارم، با این حال اگر به تلفن بنده نیاز دارید: ۰۹۱۲۳۱۴۴۷۹۵

  17. حسین

    سلام
    اطلاعات خوبی برای گردشگرها گذاشتین.میتونین در پیدا کردن رستوران حلال تو برزیل کمک کنید.
    ممنون
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. متاسفانه نمی دونم.

  18. آرش

    سلام آقا آرش
    سفرنامتون رو هم خوندم و عکس ها رو هم دیدم,واقعا عالیه.خدای من آخه یه طبیعت چقدر میتونه زیبا باشه,واقعا برزیل زیباست.من به شخصه از آمریکای لاتین خوشم میاد حتی اسپانیایی هم یاد گرفتم.راهنماییم کنین که چطور میتونم یه سفر همراه تور برای دیدن آبشار و آمازون داشته باشم.
    با تشکر
    آرش
    ………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. باید با یکی از دفاتر خدمات مسافرتی که تور برزیل برگزار می کنند رایزنی کنید و امیدوارم به این سفر برید.

  19. آرش

    با سلام.ممنونم.برای شما هم سفر به جاهایی که آرزوش رو دارین و هنوز ندیدن رو آرزومندم.سفر بخیر
    ………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. ارادتمندم.

  20. عبدالحسین هاشمی زاده

    سلام آرش جان.
    امروز از تو کتابخونم کتاب آموختن را نیاموخته ایم رو که ۷ سال پیش تو مصر بهم دادی رو برداشتم و نگاهی بهش انداختم. تصمیم گرفتم تو اینترنت پیدات کنم ببینم با سفرهات چه می کنی.
    این اولین باریه که سایتت رو می بینم. خیلی جالبه و حتما از این به بعد دنبال خواهم کرد.
    ……………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از شما و به امید دیدار.

  21. هدیه

    سلام . امیدوارم که سعادت داشته باشم و شما امروز این مطالب من رو بخونید. من یک سری راهنمایی می خوام چون ۲ روز دیگه برای کنفرانسی عازم شهر ریو هستم. می خواستم بدونم کجاها رو ببینم. قیمت تاکسی ها به جه شکل هست ؟ از کجا خرید کنم( با توجه به فرصت کمی هم که دارم) و مهم تر از همه اینکه من به دنبال خرید یک سری تیشرت با تصویر چه گوارا و راک بند های معروف هستم،کجا می تونم اون ها را پیدا کنم؟

    خیلی ممنون می شم راهنماییم کنید
    ……………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. اینکه چه جاهایی رو ببینید، در سفرنامه بهش اشاره کردم. لطفا به این آدرس رجوع کنید:
    http://nooraghayee.com/?p=1469#more-1469
    غیر از این، در ریو اگر هم جای خاصی رو ندیدید، مشکلی نیست، چون خود فضای شهر عالیه. از قیمت تاکسی خبر ندارم. در مرکز شهر ریو و در کنار ساحل بازارهای شبانه برپا می شه که میشه تیشرت و سوغاتی از اونجا خرید.

  22. هدیه

    ممنونم خیلی زیاد اقای آرش.
    ………………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. ارادتمندم.

  23. ELAHE

    dar morede daneshgahe onja va edame tahsil mikham bedonam vasam mail kon mamnonam agha arash?
    BA TASHAKOR
    …………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. متاسفانه در این زمینه اطلاعاتی ندارم.

  24. محمد ابراهیم رفیعی

    سلام متن زیبایی نوشتین، من در برزیل دنبال یک کارخانه با کیفیت عالی که محصولات شوینده مانند شامپو تولید کنه هستم، میخواستم ازتون خواهش کنم اگر guid line دارین منو راهنمایی کنین.
    ممنونم
    دکتر رفیعی
    ۰۹۱۲۱۰۵۲۷۹۱
    تهران
    ………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. راستش از این موضوع اطلاعاتی ندارم.

  25. omidrahnma

    سلام ارش. میشه بگی با چقدر پول میری برزیل به ما هم بگو شاید ما هم رفتیم.
    ………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. برزیل نمی رم. میرم اروپا.

  26. وردان

    سلام به دوستان .
    من ۱۵ روز در اینجا (ریو) بودم . یک سری مسائل :
    ۱- جنسهایی که وارد میشوند گران هستند . هر چیز خارجی از ماشین تا تلویزیون و لباس
    ۲- گوشت اینجا به وفور یافت میشود و ارزان
    ۳ – اب جو ارزان ۳ real
    ۴ – بنزین گران ( وقتی در پمپ بنزین میزنید ماشینتون مجانی شسته میشه . )
    ۵ – مردم به شدت مشغول ورزش هستند و بسیار به بدن خودشون اهمیت میدن
    ۶ – مهم- کلا” در همه جا منو ها به زبان پرتغالی هست و خارجی ها مشکل دارند .
    ۷ – اگر به دیدن مجسمه مسیح میروید ( ۳۴real ) از انجا سوغاتی نخرید که گران است . از کنار ساحل بخرید .
    ۸ – مراقب رانندگی مردم آنجا باشید – بد رانندگی میکنند .
    ۹- سعی کنید سر و کارتان با پلیس نیفتد – چون بروکراسی اداری اینجا زیاده – طولانی مدت .
    ۱۰ – بعد از ورود همان لحظه به مدت ۸ تا ۹ ساعت بخوابید تا دچار jet lag نشوید .
    شاد و مانا باشید .
    ……………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. بسیار سپاس.

  27. بابک عریانی

    سلام.ممنون به خاطر اطلاعات خیلی خوبی که دادین.کاشکی عکس هم گذاشته بودین.باز هم تشکر
    …………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس از توجه شما. برای بقیه بخش های سفرنامه ای که برای برزیل نوشتم، عکس هم هست.

  28. سیما سلمان‌زاده

    زنده‌باد
    اینقدر با ظرافت به تصویر کشیده بودید که جای عکس خالی نبود!
    رابطه رئال و ریال جالب بود و باقی مسحور کننده
    ………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. لطف دارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *