روزگاری پیشتر

آن دار پنجره‌، با شیشه‌های رنگی

خورشید می‌نشست روبرویش هر روز

فرش می‌بافت بر کف خانه

 

دیدگاه‌ها

  1. سیما سلمان زاده

    وین تار، خوش نگار
    درهم تنیده با پود، با زخمه های ناب
    هزار خفته بر فرش را به بزم دار گل می کشاند
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. زنده باد شما.

  2. آرتا

    زیبا بود
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از شما.

  3. ستاره

    سلام
    یاد مسجد خواجه نصیرالملک افتادم
    ………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. بی شباهت نیست.

  4. مهدیس

    سلام. چقدر خوب بود, من دیدمش … اگر شانه قلم شما نبود من هیچوقت آفتابی را که بر دار پنجره فرش می بافد نمی دیدم. دلم برای این قلم تنگ شده بود.
    سپاس ویژه
    ……………………………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام بر مهدیس گرامی. امیدوارم خوب باشی و کماکان مشتاق دیدارم.

  5. Masi

    من یاد لایو مقبره ی لئوناردو داوینچی خودتون افتادم!

    واقعا چطور این همه زیبا می نویسین؟
    …………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. فقط دارم تمرین می‌کنم.

  6. لیلا

    سلام
    این نوشته ات من را یاد بافت قالی های عشایر خراسانی و خوانسار انداخت خیلی زیباست
    ………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *