رفتن حرفه‌ی من است

فردا دوباره با چند تن از دوستان به سفر می‌رویم. خیلی حال و هوای سفر ندارم، اما برای من رفتن از ماندن بهتر است انگار.

مسیرمان این‌گونه است: از تهران به سمنان می‌رویم و از راهی که بسیار دوستش دارم خودمان را به گرگان و گنبد می‌رسانیم. به کلاله و از آن‌جا برای دیدن مقبره‌ی خالد نبی می‌رویم و سپس از راه بجنورد به قوچان می‌رسیم. بعد به سمت درگز و کلات می‌رانیم. به مقصد (کلات) که رسیدیم از مسیر دیگری به تهران برمی‌گردیم. احتمالا شنبه شب در تهران خواهیم بود.

این بار یک دوست لهستانی ‌الاصل به نام «داریوش» هم با ما هست.

دیدگاه‌ها

  1. راحله

    درود آقای نور آقایی
    لطفاٌ اگر توانستید ، به دنبال هندوانه های سنگ شده هم بگردید یااز مردم محلی در موردش بپرسید.
    سفر خوش

  2. فروغ

    یک جا ماندن بی تابم می کند. … من شور غافلگیر کننده و رعب آور دریاهای ناشناس را دوست دارم. هر روز به همان دلخوشی های جزیی و اندوه های سطحی دیروز اندیشیدن، هر روز در شهرها زرد روی و زرد روی تر شدن، و بیمار و بیمارتر شدن این ها در خور ذوق من نیست. من این لحظه را مثل لحظه ی پیش نمی خواهم. … نگاهم را می دوزم به آن چه این جا نیست، به راه های نرفته، به سرزمین های ناشناخته، به آن چه هست و این جا نیست و من گمان می کنم هست- نفس زدن در پاکی بی کران هامون های دور دست … آرزوی دیدن نادیده ها، شنیدن ناشنیده ها، آزمایش آزمایش نشده ها، بالارفتن از فرازها و فرود آمدن از نشیب ها، این جا نبودن و آن جا بودن، رفتن و نایستادن، نماندن و نماندن … ”
    سفرنامه ی برادران امیدوار، انتشارات جمهوری، ۱۳۸۰، صص ۵۴۷-۵۴۶

  3. شیما

    عکسهای فوق العاده ای گرفتید. بسیار زیبا. منهم با اینکه زن هستم وارد زورخانه شدم. تازه اونجا چایی هم خوردم! منهم مثل شما، چون یک اکیپ توریست همراهم بود.

  4. khorshid

    yaadesh bekheir parsal ordibehesht khalednabi
    dar kenar shoma va baghye doostan
    joloye maghbare pedar khanoom khaled nabi ye derakht kochik hastesh ke khanoomhaye mahali migoftan age ye tike az lebasetoon ro behesh gereh bezanid hajat migirid. man gheychi az koleh dar avordam o khanoomhaye hamrah be boridan lebashashoon mashghool shodan. man ham albate arezooee baram namoonde bood ama ghesmate dakhele mantoom ro barike-ee boridam va be derakht bastam va ghoftam har chi khoda khost…
    alan raziam ke be khoda vagozaresh kardam. har rooz sobh ke az panjere asemoon abi sheffield va tapeye sabz roberoom ro mibinam migam kash hame mantoon ro boride bodam!!

  5. مریم

    سلام
    مثل اینکه خوب و خوش نیستی انرژی؟؟ چرا؟؟؟
    بنا نشد انرژی منفی بدهی. همیشه در سفر باشی که احوالت خوب و شاد باشه و انرژی مثبت بدهی.
    خوش بگذره

  6. سمیرا یحیایی

    سلام .
    هرچند آنچه می خواستیم نشد …هرچند
    اما سفر خوش
    به امید مملکتی دیگر ..گوری دیگر…مرگی دیگر… و البته دشمنانی در خور ستایش نسل هایی که از دستمان پرید….

  7. cydar

    …………..حتی آنچه هم می خواستید گزینه درستی نبود!
    این همان بهای پذیرش بد از بین بد و بدتر بود……………..!خود کرده را تدبیر نیست.

    اما میتواند عبرتی باشد.و نقطه عطفی برای یک اتفاق.

  8. *

    سلامی دوباره.
    حتمآ تا الان از سفر برگشته اید،امیدوارم خوش گذشته باشه.
    آدرس دقیق این امامزاده و اون درخت رو به ما هم بدهید تا خدمتشون شرفیاب بشیم. اگه رفتم سعی میکنم به جای یک دست لباس ،چند دست ببرم تامثل خورشید خانم سرم کلاه نره(لبخند)
    با آرزوی سلامتی و موفقیت

  9. سعيد

    اولا این عکسا کجاست که همه میگویند قشنگ بود.بعد قضیه درخت و امامزاده چیه؟معمولا تو هر امامزاده ای یک درخت چنار هست!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *