سلام،زیباست،ممنون.استادِ عزیز رسیدن به آرزوهاتون آرزوی همه نباشه،آرزوی گروه زیادی از دوستاتون هست،پس امیدوارم خیلی خیلی زودتر از تصورتون در مکانی قرار بگیرید که طعم ۱۰-۲۰ برابر آرامش رو بچشید، و مثل گذشته برای کشورمون قدم های مثبتی بردارید،امیدوارم همیشه شاد باشید.
……………………………………………………………………………..
جواب: سلام و سپاس.
سلام آرش جون. امیدوارم خوب باشی. از سفر که برگشتم خواستم بهت زنگ بزنم، سایتت رو که خوندم فهمیدم مسافرت هستی و از طرف دیگه قصد داری مبایلت رو خاموش نگه داری…آرش سفر با آقای دزفولی فوق العاده بود. آدم بی نظیریه…کلی یادت کردیم و درباره ی تو باهم صحبت کردیم…می گفت تو چه جوری با آرش دوستی و تا حالا باهاش سفر نرفتی؟…راست می گفت ها من تا حالا با تو مسافرت نرفتم…
دوستم امیدوارم همه چیز برات خیلی خوب پیش بره و اتفاق های خارق العاده و آرامش بخش برات بیفته.
به امید دیدار
…………………………………………………………………
جواب: سلام نعیمه. تو همیشه به من لطف داری. یکی از کسانی هستی که به وجودش غبطه میخورم. به امید دیدار.
فروغ
آرش عزیز، سلام، نقش وجود تو،جریان پویا و روشنی را در ما جاری می سازد. موفق باشی!
از آن به دیر مغانم عزیز می دارند که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
…………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از شما.
فروغ
قلمت پرنفس باد.
…………………………………………………….
جواب: سلام و سپاس.
من به کمی موج مثبت نیازمندم لطفن یاریم کن!
………………………………………………………….
جواب: اگر بتونم.
ظریفی
سلام استاد.
برای یادداشت رفتینگ شما منتظر بودم به دستم نرسید. گزارش مطلب رو کار کردم.
سفر خوش بگذره
………………………………………………………………………………
جواب: سلام. یک عذرخواهی به شما بدهکارم. وقت کم آوردم.
با خود می گویم…
آن هنگام که نگاهم را به دوردست ها می دوزم و
هنوز از حصار شکنجه های اندیشه ام حتا قدمی، فاصله نمی گیرم
بر این اندیشم که انسانیت واژه ای بیش نیست و
آدمیت توهمی در کوران چیزی به نام زندگی…
بسی..
جز نگاه و ذهن.. چیزی نیست و
حیوانی که فقط “کمی” پیچیده شده… پیچ در پیچ شده و
ره آورد ِ این بیوه ی پیچان، فرزند معلولی است که نامش را آگاهی نهاد
آگاهی.. چه توهم دل انگیزی
حقیقت.. چه تخریب پر معنایی
و اینها… چه خزعبلاتِ بی معنایی
دیدگاهها
سلام،زیباست،ممنون.استادِ عزیز رسیدن به آرزوهاتون آرزوی همه نباشه،آرزوی گروه زیادی از دوستاتون هست،پس امیدوارم خیلی خیلی زودتر از تصورتون در مکانی قرار بگیرید که طعم ۱۰-۲۰ برابر آرامش رو بچشید، و مثل گذشته برای کشورمون قدم های مثبتی بردارید،امیدوارم همیشه شاد باشید.
……………………………………………………………………………..
جواب: سلام و سپاس.
سلام آرش جون. امیدوارم خوب باشی. از سفر که برگشتم خواستم بهت زنگ بزنم، سایتت رو که خوندم فهمیدم مسافرت هستی و از طرف دیگه قصد داری مبایلت رو خاموش نگه داری…آرش سفر با آقای دزفولی فوق العاده بود. آدم بی نظیریه…کلی یادت کردیم و درباره ی تو باهم صحبت کردیم…می گفت تو چه جوری با آرش دوستی و تا حالا باهاش سفر نرفتی؟…راست می گفت ها من تا حالا با تو مسافرت نرفتم…
دوستم امیدوارم همه چیز برات خیلی خوب پیش بره و اتفاق های خارق العاده و آرامش بخش برات بیفته.
به امید دیدار
…………………………………………………………………
جواب: سلام نعیمه. تو همیشه به من لطف داری. یکی از کسانی هستی که به وجودش غبطه میخورم. به امید دیدار.
آرش عزیز، سلام، نقش وجود تو،جریان پویا و روشنی را در ما جاری می سازد. موفق باشی!
از آن به دیر مغانم عزیز می دارند که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
…………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از شما.
قلمت پرنفس باد.
…………………………………………………….
جواب: سلام و سپاس.
من به کمی موج مثبت نیازمندم لطفن یاریم کن!
………………………………………………………….
جواب: اگر بتونم.
سلام استاد.
برای یادداشت رفتینگ شما منتظر بودم به دستم نرسید. گزارش مطلب رو کار کردم.
سفر خوش بگذره
………………………………………………………………………………
جواب: سلام. یک عذرخواهی به شما بدهکارم. وقت کم آوردم.
سلام آرش خان
راحتی؟
……………………………………………………………
جواب: سلام سعید. آره. سپاس از تو.
salam khobi shoma?
mibinam ke raftid china
omidvaram behet khosh begzare
سلام….
به کوروش چه خواهیم گفت؟ ***** اگر سر برآرد ز خاک
اگر باز پرسد ز ما *****چه شد دین زرتشت پاک
چه شد ملک ایران زمین ***** کجایند مردان این سرزمین
به کوروش چه خواهیم گفت؟ *****اگر دید و پرسید از حال ما
چه کردید برنده شمشیر خوش دستتان ***** کجایند میران سرمستتان
چه آمد سر خوی ایران پرستی ***** چه کردید با کیش یزدان پرستی
به شمشیر حق نیست دستی
که بر تخت شاهی نشسته است ***** چرا پشت شیران شکسته است
در ایران زمین شاه ظالم کجاست *****هواخواه آزادگی پس چرا بیصداست
چرا خاموش و غم پرستید،های ***** کمر را به همت نبستید،های
چرا اینچنین زار و گریان شدید ***** سر سفره خویش مهمان شدید
چه شد عرق میهن پرستیتان ***** چه شد غیرت و شور و مستیتان
سواران بیباک ما را چه شد***** ستوران چالاک ما را چه شد
چرا ملک تاراج میشود ***** جوانمرد محتاج میشود
چرا جشنهامان شد عزا ***** در آتشکده نیست بانگ دعا
چرا حال ایران زمین ناخوش است ***** چرا دشمنش اینچنین سرکش است
چرا بوی آزادگی نیست، وای *****بگو دشمن میهنم کیست، های
بگو کیست این ناپاک مرد ***** که بر تخت من اینچنین تکیه کرد
که تا غیرتم باز جوش آورد ***** ز گورم صدای خروش آورد
به کوروش چه خواهیم گفت؟
با خود می گویم…
آن هنگام که نگاهم را به دوردست ها می دوزم و
هنوز از حصار شکنجه های اندیشه ام حتا قدمی، فاصله نمی گیرم
بر این اندیشم که انسانیت واژه ای بیش نیست و
آدمیت توهمی در کوران چیزی به نام زندگی…
بسی..
جز نگاه و ذهن.. چیزی نیست و
حیوانی که فقط “کمی” پیچیده شده… پیچ در پیچ شده و
ره آورد ِ این بیوه ی پیچان، فرزند معلولی است که نامش را آگاهی نهاد
آگاهی.. چه توهم دل انگیزی
حقیقت.. چه تخریب پر معنایی
و اینها… چه خزعبلاتِ بی معنایی
پس تو کجایی آرش؟
دیگه دارم نگرانت می شم
…………………………………………………………………..
جواب: نگران نباش. من زندهام. فقط اوضاع خوب نیست. فعلا خداحافظ.
چقدر درست نوشتین و حقیقی!
آفرین، واقعا آفرین……
دقیقا همین اتفاق می افته!
…………………………………………………………………………………………………
جواب: سلام. سپاس.