این چند خط را هم از روی فشار افکار درونم نوشتم

ایران نیستم، اما امروز خبر یک حسادت در ایران، چنان آزارم داد که تمام روز را لمس بودم. واقعا لمس بودم.

حالا کمی بهترم.

و فکر می کنم که یک خوشبختی بزرگ دارم، خیلی بزرگ. و آن این است: چنان در کارهایم غرق هستم که راه برگشت ندارم.

حرف‌های زیادی برای گفتن دارم، خیلی زیاد. اما می‌دانم که گفتنش باعث می‌شود که یا مغرور بپندارندم، یا متوهم، یا نفهمند و یا اگر بفهمند، دلسوزی کنند. به هیچ کدامشان نه باور دارم نه احتیاج.

خوشبختانه دوستان و یارانم را دارم.

با این حال و با تمام وجودم خواستار اینم که روبروی خیلی‌ها بایستم و خشم درونم را به چهره تزویرشان بیافشانم.

دیدگاه‌ها

  1. ♥☆ЯдНд☆♥

    🙁
    ناراحت شدم بابت ناراحتتیون اما خوشحالم که انقدر به کمال رسیدید و انقدر قوی شدید که حسادت بخیلان رو بر انگیخته اید.
    هر وقت دشمن بیشتر میشه یعنی رشد شما بیشتر شده…
    امیدوارم در جرگه دوستانتون باشم
    این کامنت هم خالی بود از دلسوزی، و سرشار بود از ارادت
    …………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس.

  2. ماهی

    سلام

    الان مخاطب خاص داشتید در این نوشته؟

    سفر به سلامت 🙂
    …………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. خاص یا عام فرق نمی کنه.

  3. سعید

    تا کور بشه هر کس نتونه ببینه آرش خان پر قدرت و با انرژی پیش میره !!!
    …………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. شما لطف داری. اما داستان حسادت در کشور ما، داستان خیلی غم انگیزیه. خیلی غم انگیز.

  4. مريم.ص

    راستش چند وقتیه که از شعار دادن، حرفاى کلیشه ای گفتن، وحتى یه سرى چهار چوب و برچسب و توجیح و دنبال معنا گشتن برای کارهام خسته شدم واصلاً نمیخوام …اما واقعاً واقعاً دلم به حال همچین آدمایی(حسودین) میسوزه، بعضی از ما آدما یک درصد هم به خودمون فکر نمیکنیم و کارهایی می کنیم که همش نشون دهنده عدم شناخت از خود هست.
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. نمی دونم. واقعا نمی دونم.

  5. اویس

    کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
    یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

    از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
    صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد

    غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل
    شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد

    هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
    نقشش به حرام از خود صورتگر چین باشد

    جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
    در دایره قسمت اوضاع چنین باشد

    در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
    کین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد

    آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر
    کین سابقه پیشین تا روز پسین باشد

    لطفا گوش کن:
    http://www.youtube.com/watch?v=dDEdpIWP5zY
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. همین الان که دارم برات جواب می نویسم، دارم گوش می کنم: کی شعر تر انگیزد …

  6. فرانک

    سلام اقای نور اقایی

    مدت زیادی است که نوشته های شما رو می خونم و همت و نو اوری شما رو تحسین میکنم .چند وقت پیش جمله ای خوندم با این مضمون که وقتی کسی از تو بد می گوید بدان که دو قدم از او جلوتری

    داستان تلخ حسد در کشور ما هم همین است هیچوقت زحمات انسانها دیده نمی شود و حسود می خواهد بدون هیچ تلاشی به ان جایگاه برسد. امیدوارم تنگ نظران شما را از ادامه راه منصرف نکنند .پرتوان و سربلند باشید
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. متاسفانه این دفعه اینطوریه که حسادت از طرف کسانی است که خودشان فعالیت های خوبی برای فرهنگ این کشور کرده اند و می کنند و از این بابت برایم قابل احترام هستند. اما همین فعالیت هایشان باعث شده که فکر کنند فرهنگ و هنر در انحصار آنهاست و هر کس دیگری به این میدان قدم بگذارد، حتما دسیسه باز و شیاد و … است.

  7. mohsen

    دل نوشته سوز ناکی بود گریه ام گرفت……!!!!؟
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام.

  8. م.معظم

    سلام .سفر به سلامت .جایتان خالی خواهد بود .
    حسادت در ایران کلمه جدیدی نیست بلکه روز به روز پررنگتر میشه و مثل ویروسی برای تباهی ایران و ایرانی تاب بر میداره .
    اوس کریم حافطتان!
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. سپاس.

  9. بهنام افتخاریان

    قدیمیا میگن خدا خوارشون کنه. خوار!
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. فکر می کنم، نباید خوار بشن، باید افکارشون رو عوض کنن.

  10. علی میرفتاح

    تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار، که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام.

  11. Hanieh

    سلام
    از بچگی حسادت رو دیدیم…. از تو روزای مدرسه که کاری میکردن چون ما دیکته مون رو ۲۰ شدیم و اونا ۱۹، جلو خانم معلم خرابمون کنن، تا دانشگاه و حالا دنیای کار….. از بچگی با این مفهوم آشنا شدیم اما راهمون رو خودمون انتخاب کردیم… خودمون انتخاب کردیم حسود باشیم یا نه! خودمون انتخاب کردیم سرمون به کار خودمون باشه و رو به جلو بریم یا بنشینیم و چاه بکنیم برای دیگرون…
    این حسادت گریبان همه مون رو گرفته… از شما که دیگه در ارزش هاتون شکی نیست، تا …. اما خوشحال باشید! هم راهتون درسته، هم کارتون! اونقدر بالا رفتین که قدرت رو در رو جنگیدن ندارن….
    خدا قوت
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. هانیه عزیز، موضوع من و تو نیستیم. موضوع خشک شدن ریشه های این مملکته. این درد داره، وگرنه ما امروز هستیم و فردا نه.

  12. پسر ایران

    سلام .اگر بهت حسودی نمیشد باید به پیشرفت کارات شک میکردی.. باغ نگارستان خودت هستی؟
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. تو لطف داری. متاسفانه نیستم.

  13. مجتبا گهستونی

    با درود به آرش عزیز. حس تو را کاملن درک می کنم. در نوع جواب دادن هایت گاه غم چنان جاری است که ما نیز به خوبی لمسش می کنیم. این روزها من و تو و دیگرانی مثل ما همین شرایط را داریم این روزها وضع خیلی بدتر از قبل است. فقط باید اتکا به دوستانی کرد که مثل کوه پشت سرت هستند. من هم خیلی داغون هستم. درگیری ها شدید شده، تنش ها به اوج رسیده، فشارها بالا اومده، پول ها ته کشیده و همه اینها دلیلش اینه که حس انجام وظیفه و مسئولیت در بین آدم هایی که پست و مقام دارند و باید مسیر را هموار کنند وجود ندارد. عده ای دلشون خوش است که سنگی از جلوی پای دیگران بر می دارند ولی غافل هستند که سنگی بر سر دیگران می اندازند. آرش جان امیدوارم توان تو کم نشود و ناامید نشوی. ای کاش قدر تو را می دانستند.
    من آرزو می کنم که شرمنده هیچ کسی نباشی و سربلند باشی. به امید دیدار
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. مجتبای عزیز، مجتبای عزیز، مجتبای عزیز…

  14. مريم

    سلام- الان کجایین دقیقا؟ی سفر کوچولو هم توی تعطیلات عید فطر بذارین واطلاع رسانی کنید بابا دق کردیم:)۱۷تا ۱۹مرداد-خب منم به شما حسودیم میشه مرد موفق:)-امروز دارم میرم برنامه ای که از طریق وب شما اطلاع رسانی شده ۲۵تیر خانم خارستانی خوشحالم که قراره فضای تنفسی جدیدیو تجربه کنم-راستی صبحی کتابفروشی ونک بودم ضلع غربی کنار هایدا-چرم مشهد-رفتم دنبال ی کتاب خوب سفرنامه یا خاطره نویسی که دستم به کتاب میراث معنوی خورد برداشتم نویسنده کتاب رو به روح بلند شما تقدیم کرده بود خوشم اومد هنوزم هستن ادمای قدرشناس…هرچند اون کتابو نخریدم چون به درد کارم نمیخورد اما خواستم بگم دلتو بزرگتر کنید مرد هنوز راه نرفته ی زیادی در پیش هست…میفهمی که؟
    دعاگوییم-ایام بکام قربانت مریم:)
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

  15. پرويز شجاعي پارسا

    درود بر آرش عزیز
    خوشبختانه همه چیز خوب پیش میره . غصه نخور عزیزم تمامی دوستان با عشق و علاقه برنامه ها را در حال انجام هستند و پیش می برند. خبرهای خوب هم دارم ولی بعدا” خواهم گفت . منتظر دیدار روی گــُـلت هستیم
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. راستش نمیدونم چند تا مَرد مثل تو، تو ایران باقی موندن.

  16. Amen

    دلا ز طعن حسودان مرنج و واثق باش
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

  17. آرزو منفردی

    سلام
    می خواستم بگم حسادت از طرف هر کی باشه بد نیست.کسی که حسادت میکنه در واقع با تمام وجودش داره اعتراف میکنه که تو از من بهتری.طفلکی اگه می دونست داره چکار میکنه،هیچ وقت حسادت نمی کرد.اما خشم….لطفا نه.چون می فهمن موفق شدن شما رو عصبانی کنن.هر چی خونسردتر باشین هم خودتون راحتترین هم اونا عصبانی تر.سفر خوبی داشته باشید!
    ……………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

  18. hory

    سلام جناب آرش. دعا می کنم سلامت و شاد باشین . امیدوارم با توان روحی بالا و بینش عمیقی که نسبت به آدما و جامعه دارین ، به خودتون آرامش بدین و در هر جا که هستین؛ به فکر سلامتی روح و جسمتون باشین. تا آدما و این خاکدان هست؛ تزویر و ریا ، بخل و حسد ، حق و ناحق ، و … خواهد بود. فرمایش خواجه شیراز : جز قلب تیره ، هیچ نشد حاصل و هنوز باطل در این خیال ، که اکسیر می کنند .
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس از شما.

  19. ماهی

    کوئیلو یک کتاب داره با این عنوان:

    “برنده تنهاست”

    حسادت هم یک خصلت بشریه. اگر نباشه جزو خواص می شویم.
    مطمئن هستم مختص کشور ما نیست.

    می دانم این نیز می گذرد.
    وقتی که گذشت، خودتان را در قله بالاتری خواهید یافت.

    شاید روزی بتوانید آدم های معمولی با ویژگی های معمولی مثل حسادت را همانطور که هستند بپذیرید.
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. سپاس.

  20. ماهی

    آقای نورآقایی عزیز

    می خواهم چند ثانیه فکرتان را از موضوع مورد بحث منحرف کنم.

    حول و حوش رمضان سال گذشته راهی یک سفر علمی – تفریحی به آلمان بودم.
    همه مدارک اوکی بودند.
    ولی در آن بازه زمانی روابط ایران – آلمان خوب نبود.
    من و بسیاری از هموطنان مظلومم ساعت های طولانی در روزهای متمادی پشت در سفارت به صف بودیم.
    حاصل آن تحقیرها برای بسیاری عدم صدور ویزا بود.
    برای من، اما، ویزایی که دیگر تاریخش معتبر نبود.

    جزئیات را نمی گویم. یادآوری آن خاطرات برایم زجرآور است. بسیاری از هموطنانم دانشجو و هیئت علمی بودند. در میان آنها افرادی بودند که بدلیل جریان ۸۸ از کار اخراج شده بودند. سفرشان بسیار حیاتی بود.

    خوب اینها را گفتم که قدر رفت و آمدهایتان را بدانید.
    قدر نعمت هایی که دارید را بدانید. با آن خوشحال باشید. نگذارید عادی بشود.
    ………………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام. همیشه قدر نعمت ها و زندگی ام را میدانم. همیشه گفته ام که یکی از خوشبخت ترین آدمها هستم. حتی در انتقادهایی که دارم، نکات مثبت را می بینم. مخصوصا همیشه از دوستانم صحبت می کنم و آنها را می ستایم. اما همه اینها دلیل نمی شود که برای زندگی بهتر (که بیشترش هم برای خودم نیست) تلاش نکنم.

  21. شقايق

    سلام
    می خواستم حرفی بزنم اما وقتی جواب کامل و قانع کننده ای رو که به “ماهی” دادید رو خوندم نفس راحتی کشیدم و خیالم راحت شد.
    شما می تونین .
    شما موفق می شین.
    …………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. سپاس.

  22. اکبر رضوانیان

    دوستت داریم همیشه همین بوده تاکی سفر هستید؟ مشتاق دیداریم درضمن اومدید بیاید بریم برزک شاید خونتون رو ببینید بهتر بشید فدات
    …………………………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. خیلی زود میام. برای مراسم روز جمعه تهران نمی روید؟

  23. اکبر رضوانیان

    سلام چشم راستم رو عمل کردم تا دوشنبه اینده باید استراحت کنم باعمل اب مروارید چشم دکتر تحرک وبالا وپایین رفتن از پله رو واسم ممنوع کرده نمیدونم با خونه نقلی باید چه کنم؟ اخرش فشارهای سالهای اخیر کار دستم داد تاجایی که شاید مجبوربشم خونه ررررو بفروشم و به یک جای بدون پله نقل مکان کنم خیلی ذهنم درگیره به امید دیدارت
    …………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. امیدوارم که خیلی خیلی زود چشمتون خوب بشه. قربان، میشه به جای فکر فروش خونه، دنبال کسی باشید که یه مدت مدیریت اونجا رو به عهده بگیره. سعی میکنم یک سری بهتون بزنم. به امید دیدار.

  24. محمود

    باسلام ناکثینند اینان ارش عزیز قابلیتها و توانائیهایت برات دردسرساز شده البته در چهارچوب باید رسوابشند ناکثین وباید تاوان بدهند فکر نکنند یه چیزی گفتند بی جواب میمونه داغ برپیشانیشون میزاریم
    …………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. فعلا که فراموش کردم تا بعد. موفق باشی مَرد.

  25. سیما سلمان‌زاده

    این داستان ادامه دارد؛ تزویر رو میگم و بردباری همیشگی.
    ……………………………………………………………………………………………………………………
    جواب: سلام. داستان همیشگی.

  26. Masi

    دردها از ما می گذرن
    فقط این ماییم که باید اجازه ی عبور درد از خودمونو بدیم.
    چون این داستان ِ آزار آدمها هرگز تمومی نداره .

    و این خیلی خوشاینده چون هنوزم راه برگشت ندارین 🙂
    …………………………………………………………………………………………………………….
    جواب: سلام.

  27. لیلا

    سلام
    از اتفاق دو روز پیش یک کلیپ می دیدم در مورد حسادت میگفت جمله ای گفت که من واقعا وحشت کردم و غلط کنم حسادت کنم.

    گفت آدم حسود ” زوال نعمت دیگران را خواستن”
    ……………………………………………………………………………………………………..
    جواب: سلام. چی بگم که نگفتنش بهتره.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *