خيلي كوتاه، كمي ادبي شکارچی توسط آرش نورآقائی در شنبه, آبان ۲۵, ۱۳۹۸ تفنگش که مریض میشد، دارویی به دهانش میریخت. باروت. بعد میبُردَش به صحرا، تا قِی کند. و قربانی کند پرندهی مهاجر را. پست قبلی پست بعدی پست های مرتبط خيلي كوتاه، كمي ادبي جهانبینی خيلي كوتاه، كمي ادبي تجربهی قایق سواری خيلي كوتاه، كمي ادبي جنگ و صلح
سحر موسوی ۹ آذر ۱۳۹۸ at ۱:۲۷ ب.ظ زیباست جمله تون و پرمفهوم. ………………………………………………………………………………………………………………. جواب: سلام. سپاس از اینکه مطالعه کردید.
دیدگاه ها
زیباست جمله تون و پرمفهوم.
……………………………………………………………………………………………………………….
جواب: سلام. سپاس از اینکه مطالعه کردید.